اینجا خیلی خودمم...

ساخت وبلاگ
از چشمم افتادی... هه...  گفتم ها! انگار اصلا باورت نمیشد که آنهمه که من میگویم خوب باشی... اصلا به همین خاطر بیخیالم شدی... عذاب وجدان میگرفتی از اعتماد من...  از چشمم افتادی دقیقا افتادی جلوی پاهایم...  حتی نمیخواهم که لهت کنم...  نمی خواهم که ببینمت هیچ جا...  خدا چقدر دوستم دارد که تو را ندارم... تلخ است اما آدم از چشم افتادنی همان بهتر که زودتر از چشمت بیافتد... یاد چشمانت که میفتم الان میتوانم به وضوح ببینم که چقدر خالی بود...  میتوانم به وضوح ببینم که چقدر از چشم خودت هم افتاده بودی..  خدایا دوستت دارم من را در آغوش بگیر و حمایتم کن و مواظبم باش...  من پناه دیگری ندارم و حتی نمیخواهم که پناه دیگری داشته باشم...  اینجا خیلی خودمم......
ما را در سایت اینجا خیلی خودمم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8idiotically8 بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 12:52

انگار قرار نیست هیچ وقت حل بشه انگار هیچکس اینجا نمیاد اصا... کلا بدیم... دوری دورم... نزدیک هم هم انگار نمیشیم هیچ وقت انگار کن ک این پروژه تا 20 شهریور تموم بشه مگه داریم؟ اونم با تویی که دوزار وقت بیشتر حاضر نیستی بذاری براش، که زود خسته و کفری میشی هعی امان اگر 20 شهریور تموم بشه سور اساسی میدم سور خیلی اساسی بابا! من میخوام همت کنم و بلند شم، بزنم تو دهن نفسم که نمیذاره تکون بخورم... بابا زندگی مگه چقدر ادامه داره که دارم اینجوری تلفش میکنم؟ نمیترسم؟ 22 سالمه! نمی ترسم که تموم شه؟ سایه این اونیه که میخواستی؟ میشه بزنه یکی تو گوشم ک بیدار شم... بابا منم دلم میخواد زندگی کنم... خسته شدم دیگه ازت سایه از بس که کمک نمیکنی! از بس که گشتم که تو رو ادم کنم نشدی! اینجا خیلی خودمم......
ما را در سایت اینجا خیلی خودمم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8idiotically8 بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 12:52

به قول یه نفر امروز طولانی بود... واقعا طولانی بود، تموم نمیشه چرا لعنتی؟چه حس عجیبی دارم. گم نیستم اما حال هیچ کاری ندارم... حتی نمیتونم به رفتن به یه ایونت مسخره فکر کنم... نمیتونم به کورش فکر کنم که برم باهاش بدوم... نمیتونم مثل توهمات قبل اومدنم‌ اینجا خیلی خودمم......
ما را در سایت اینجا خیلی خودمم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8idiotically8 بازدید : 75 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 4:57